دانلود رمان دردانگ از اسماء کرمی پور

دانلود رمان دردانگ از اسماء کرمی پور بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان دردانگ از اسماء کرمی پور با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

ماهِل دختری اهل سیستان و بلوچستان (که توسط یه گاندو یکی از دستاش رو از مچ از دست داده) توی خانواده ای به دنیا اومده و بزرگ شده که چند همسری برای مردان مشکلی نیست… ماهل با نریمان (مردی که همسرش رو طلاق داده و یه دختر داره) یک مجموعه حیوانات رو توی شهر خودش بنا کرده و اداره میکنه… به تازگی دکتری به اسم بالاچ ریگی به منطقه اومده که به بهونه ترمیم دست مصنوعی ماهل، قصد نزدیکی به او رو‌داره… از طرفی دیگه جدگال پسر فعال و باهوشیه که برای بهتر شدن مجموعه، به تازگی استخدام شده و…

خلاصه رمان دردانگ

ساعت کاری تمام شده است و تقریبا همه رفته اند کنار دیوارهای محوطه با چوب بلندی خاک ها را زیر و رو می‌کنم زیر تخته سنگ ها را هم چک می‌کنم. همیشه یکی دو تایی در محوطه می‌دیدم اما امروز که لازمشان دارم خبری ازشان نیست. صدای پایی را می‌شنوم که نزدیک می‌شود. سر بلند می‌کنم جدگال است. از صبح دیگر ندیده بودمش. -چیزی گم کردین؟ جواب سوالش را با سوال دیگری می‌دهم: اولین روز کاری چطور بود؟ خستگی از سر و رویش می‌بارد. -اگه دستورات رگباری آقای دهباشی رو در نظر نگیریم بد نبود.

-دستورات رگباری؟ به آرامی سرش را به تایید تکان می دهد. برایش ناراحتم که گیر نریمان افتاده است البته تقصیر خودش هم هست. -خودتون به آقای دهباشی گفتین، کمتر از یکماه نظرشو جلب می‌کنین ایشون هم نظرش اینجوری جلب میشه. شانه بالا میزند: اشکالی نداره من خودم رو واسه لیف کشیدن گاندوها هم آماده کردم. تک خنده ای می‌کنم و می‌گویم: وقت کاری نیم ساعت پیش تموم شده. شما هم حسابی خسته شدین. پس چرا نرفتین؟ -خستگیم جسمی نیست، ذهنیه. داشتم می‌رفتم سمت پارکینگ شما

رو دیدم گفتم اگر چیزی گم کردین کمکتون بگردم که زودتر پیدا بشه. _نه چیزی گم نکردم. شما بفرمایید. باشه… هر جور راحتین. می‌خواهد برود که پشیمان می‌شوم. از همین جاهای کوچک باید به جدگال نزدیک شوم. بخاطر سودابه و نورالدین. -آقای جدگال؟ -بله؟ -خب راستش… دارم دنبال یه چیزی می‌گردم. -صندوقچه‌ی طلا؟ لبخند می‌زنم: نه الان یه گونی طلا هم که باشه به کارم نمیاد چیز دیگه‌ می‌خوام. -پس چی؟ -شما می‌تونید… می‌تونید به… تردید دارم نمی‌دانم کارم از اساس صحیح است یا نه! _چیو می‌تونم …

دانلود رمان دردانگ از اسماء کرمی پور بدون دستکاری و سانسور