دانلود رمان مامان من خوبم از رویا قاسمی بدون دستکاری و سانسور
دانلود رمان مامان من خوبم از رویا قاسمی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
مامان، نگاه بدبینانهای به جهان داره. نگاهش رو میتونم به شلاق سیاهی تشبیه کنم که سمت همهٔ آدمهایی که، نه! در واقع شلاق سیاهش رو سمت هر موجود زندهای گرفته، که از کنار من و برادرم رد میشه. حتی مورچهها هم از این شلاق سیاه در امان نیستند.
خلاصه رمان مامان من خوبم
صبح سومین روز اخراج شدنم از مدرسه وقتی از خواب بیدار شدم مامان رو در افسرده ترین حالت ممکن دیدم و علت این افسردگی مامان، این بود که برادرزادهش برگشته بود خونه ش نتونستم شادیم رو از این جریان نشون ندم و مامان برای چندین روز باهام در قهر کامل به سر برد! تا زمانی که بابا برگشت به خونه و ازش استدعا کرد که این قهر رو تمومش کنه و تمومش کرد، هر چند هر دو مثل همیشه از هم دلخور و ناراحت هستیم روزهایی که بابا خونه هست روزهای شادیه بابا برعکس مامان، اهل رقص و آواز هستش! اهل بازی و شوخی بابا میتونه محفل خونوادهش رو گرم گرم نگه داره و من و طاها رو
وادار کنه که با کمال میل ساعت ها بشینیم و به جک های بی مزه بخندیم! میتونه مامان رو مجبور کنه تا بره ناخون هاش رو مانیکور کنه و برای چندین روز قانعش کنه که دست به سیاه و سفید نزنه، چون دوست داره ناخون های خانومش زیبا باشه! میتونه دور از چشم مامان ساعتی رو با من توی اتاقم در رابطه با گروه موسیقی مورد علاقه م و پیشرفت هایی که به دست آوردن گپ و گفت کنه و طوری وانمود کنه که داریم با هم ریاضی می خونیم میتونه طاها رو یه گوشه بکشونه و ازش خواهش کنه که حتما برای خودش یه دوست دختر پیدا کنه و انقدر شبیه بچه مثبت ها رفتار نکنه!
بابا شخص بامزه ی این خونه بود! شخصی که همه ماها رو با همه خصوصیت های خوب و بدمون دوست داشت و بدی همه مون رو مثل یک خوبی میدید. هیچ وقت به خاطر مسئله ای سرمون غر نمیزد و احترام به مامان تو این خونه خط قرمزش محسوب میشد! بابا واقعا عاشق مامان بود و این عشقی که به مامان داشت حسادت برانگیز بود. بابا عاشق مامان بود، طاها عاشق مامان بود اون پسره سینا هم همین طور! همه تو خونه جمع شده بودند که مامان رو بپرستن هر چقدر هم نگاه می کردم چیزی برای پرستیدن نمی دیدم. یه وقت هایی تبدیل میشدم به یک دختر ناتنی بدجنس برای مادرم…